سلام بر فاطمه(س)
شنبه, ۱۰ فروردین ۱۳۹۲ ۱۳:۰۵ ۱۷
طبقه بندی: آخرین اخبار
چچ
سلام بر فاطمه(س)

سلام بر فاطمه(س)

دهه اول فاطمیه با ایام نوروز 92 مصادف شده است که به همین منظور سروده هایی از احمد عزیزی، زکریا اخلاقی و میلاد عرفانپور، شاعران آیینی کشورمان در خصوص شهادت حضرت فاطمه تقدیم می شود:

حضرت زهرا

دهه اول فاطمیه با ایام نوروز 92 مصادف شده است که به همین منظور سروده هایی از احمد عزیزی، زکریا اخلاقی و میلاد عرفانپور، شاعران آیینی کشورمان در خصوص شهادت حضرت فاطمه تقدیم می شود:

حضرت زهرا دلش از یاس بود/ دانه‌های اشکش از الماس بود

باید از فقدان گل، خونجوش بود
در فراق یاس، مشکی پوش بود

یاس ما را رو به پاکی می برد
رو به عشقی اشتراکی می برد

یاس یک شب را گل ایوان ماست
یاس تنها یک سحر مهمان ماست

بعد روی صبح، پرپر می شود
راهی شبهای دیگر می شود

یاس مثل عطر پاک نیّـت است
یاس استنشاق معصومیّـت است

یاس بوی حوض کوثر می دهد
عطر اخلاق پیمبر می دهد

حضرت زهرا دلش از یاس بود
دانه های اشکش از الماس بود

داغ عطر یاس زهرا زیر ماه
می چکانید اشک حیدر را به چاه

عشق محزون علی یاس است و بس
چشم او یک چشمه الماس است و بس

اشک می ریزد علی مانند رود
بر تن زهرا: گل یاس کبود
 
گریه کن زیرا که دُخت آفتاب
بی خبر باید بخوابد در تراب

این دل یاس است و روح یاسمین
این امانت را امین باش ای زمین

نیمه شب دزدانه باید در مغاک
ریخت بر روی گل خورشید، خاک

احمد عزیزی


گل محمدی من چه زود پرپر شد!

گلی که عالم از او تازه بود، پرپر شد

یگانه کوکب باغ وجود، پرپر شد


شب شهادت زهرا علی به خود می‌گفت:

گل محمدی من چه زود پرپر شد!


خزان چه کرد که در چشم اشکبار علی

تمام گلشن غیب و شهود، پرپر شد


به باغ حسن کدام آفتاب ناب، افسرد

که در مدار افق هر چه بود، پرپر شد؟


برای تسلیت اهل باغ آمده بود

شقایقی که به صحرا کبود، پرپر شد


نشان ز پاکی روح لطیف فاطمه داشت

بنفشه ای که سحر در سجود، پرپر شد


ز فیض صحبت او رنگ و بوی عزت داشت

گلی که تشنه میان دو رود پرپر شد


زکریا


چه دیده در که پیاپی به سینه می‌کوبد؟

چنانکه دست گدایی شبانه می لرزد
دلم برای تو ای بی نشانه می لرزد

هنوز کوچه به کوچه ،حکایت از مردی ست
که دستِ بسته ی او عاشقانه می لرزد

چه رفته است به دیوار و در که تا امروز
به نام تو در و دیوار خانه می لرزد

چه دیده در که پیاپی به سینه می کوبد؟
چه کرده شعله که با هر زبانه می لرزد؟

هنوز از آنچه گذشته است بر در و دیوار
به خانه  چند دلِ کودکانه می لرزد

دگر نشان مزار تو را نخواهم خواست
که در جواب، زمین و زمانه می لرزد

ز من شکیب مجو ، کوه صبر اگر باشم
همین که نام تو آرند شانه ام می لرزد

آدرس کوتاه شده: